یادداشتهای من از خودم
یادداشتهای من از خودم

یادداشتهای من از خودم

سرگیجه بین شدنها و نشدنها

گیجم 

نمیدونم کارهام چی میشه، میگن باید از یه جایی باید شروع کنی...

اما من فکر می کردم شروع کردم ،نمیدونم شایدم هنوز شروع نکردم

گاهی خیلی بی انگیزه ام و گاهی مینویسم در جهت هدفم ولی گاهی کلی نه میاد جلوش و چندتا آره وشاید یه آره


نمیدونم مشکل همون چرک کفه دسته یا چیز دیگه،شایدم مشکل از خودمه 

....

اینروزا دلم فقط تنهایی میخواد... نه کسی در خونه در بزنه ... نه اینترنت باشه .... نه زنگ تلفن و پیام و پیامک ... این اسباب بازیایی هایی که برای خودم ساختم... تنهایی


تویه روستا ... دور از همه ...

از همه دلم زده شده ... چی باید گفت ... چیکار باید کرد ... 

از دیدن اینهمه که میگن تلاش تلاش تلاش .... از اینکه بعضیا میگن میشه ... دلم از همه چی زده شده ... فقط سکوت

سکوتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

ماه رمضان،ماه زیباییست

خدایا شکر که روزه میگیرم و نمازمو میخونم و میتونم در مورد کارام فکر کنم...

کمکمان کن و ............ کمکم کن


شکر

دوباره استخدامیا اومدن

دوباره استخدامیا اومدن...  ادامه مطلب ...